تُ مســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــئول گلتی ...

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    عزیز یار ، نامه های این تنها نام ،به نام توست و ماه هر شب برای تو...
    نامه هایم را می خواند و نام تو سر مشق دفتر بی خط زندگیم ..
    ماه ، قصه بگو ..برای او ..برای من ..
    زیر گنبد آسمان همیشه دلم سمت توست.وقتی نگین ستاره بر مخمل سیاه شب می درخشد...و من آهسته تر از سکوت با تو سخن می گویم . لطیف تر از حریر رویا ..مانوس تر ازتنهاییم،با تو سخن می گویم..
    گاهی ابری رهگذر از شب تا سحر می بارد ، و صدای زمزمه  مبهم تو را از دوردستها می شنوم ..شوق قدم زدن زیر باران با تو ،بی چتر و بارانی وچشمهای هردوی ما خیره به رقص سکوت در خاموشی و فراموشی ..
    مدتها گذشت و برگ برگ رویاهای خوش با شعله های زمان خاکستر شدند و من از تو دورم ...دور ...دور ..
    اما امیدوار و چشم براه،شاید از پنجره ی قطاری برایم دست تکان دهی..
    چشمهایم را می بندم ..تورا می بینم..درسایه پنهان ،و در مهر پیدا ..
    چه رویای  زیبایی !
    منتظر می مانم ، من با خدا..با ماه ..با گل ..با شمع ..با اشک ..دوستی دیرین دارم و از تو برای آنها سخن می گویم...

     

    دانلود صدای رامین جون وقتی که داشت کتاب می خوند :)))))))))))))

     

    باورم نمی شه ...
    ما را در سایت باورم نمی شه دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : raviyeehsasata بازدید : 176 تاريخ : شنبه 4 دی 1395 ساعت: 18:54