برداشت...

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

     

     

     

     

     همه قصه ها از صفر شروع می شوند. صفر یعنی هیچ . یعنی سفیدی، سکوت، آرامش  روز صفرم تا چشم کار می کند همه چیز دست نخورده است.   

    تازه، نو. هیچ چیز معنی ندارد و همه چیز با معنی است.
    همه چیز دست خودت است، معنی ببخشی، رنگش بزنی و بگذاری روی تاقچه، شاید هم لب پنجره
    روز صفرم روز صلح است. تو با خودت. آرامشت مال خودت است و نه هیچ کس دیگر. نه هیچ چیز دیگر. آخر نه کسی است و نه چیزی و تا چشم کار می کند سفیدی است و پاکی
    همه چیز مزه ترش و شیرین زندگی می دهد و بوی گلهای ریز و بنفش سنبل که جا به جا در آمده اند و برگهای ریز کوچک سبز که سر شاخه ها پیدا شده اند و آفتابی که از لای درختها افتاده کمرکش ساختمان و نصف پنجره ها را پوشانده.
    بوی خوش زندگی می پیچد زیر مشامت،روزهای گذشته زندگیت را نگاه می کنی، شاید مثل یک فیلم، با لذت ، نه حسرت. به آنچه که برت رفته و تو را رسانده به اینجا، گاهی یک لبخندی شاید هم اخمی کنارش.
    خیلی ساده است، آهنگی و شاید نوشته ای با دستهایت هم گوشت و برنج و لپه را ورز می دهی که شاید کوفته درست کنی ، لبخند کوچکی هم بزنی که روز خوش است و خانه ای هست و کسی هست و شوقی و ذوقی و روز صفری و زندگی و زندگی و شور
    دراز بکشی و دستت را بگذاری زیر سر و زل بزنی به آسمان آبی و ابرهایی که می آیند و آفتابی که می تابد و بادی که می وزد لای موهابه آنچه می آید و می رود و تو نظاره اش می کنی
    دستت را بگذاری زیر چانه و لبخند بزنی به سفیدی و پاکی و دست نخوردگی و سکوت و آرامش ...

    باورم نمی شه ...
    ما را در سایت باورم نمی شه دنبال می کنید

    برچسب : برداشت از بناهای تاریخی,برداشت زعفران,برداشت ماری جوانا, نویسنده : raviyeehsasata بازدید : 192 تاريخ : شنبه 4 دی 1395 ساعت: 18:55